باب هشتم گلستان سعدی : در آداب صحبت به زبان ساده با معنی، بخش اول
باب هشتم گلستان سعدی در آداب صحبت است که دارای نکات ظریف و پند آموز در مورد آداب صحیح همنشینی و معاشرت و تأثیر آن در زندگی فرد است. در این نوشته گزیده ای از این باب پر نکته را به زبان ساده و همراه با معنی آورده ایم تا خواننده علاقمند از مطالعه آن لذت ببرد. همچنین مجموعه بهترین حکایات گلستان سعدی می توانید با ما دنبال کنید.
مطلب خواندنی: جدال سعدی با مدعی
مال و آسایش عمر
مال از بهر آسایش عمرست نه عمر از بهرِ گِرد کردن مال. عاقلی را پرسیدند: نیک بخت کیست و بدبخت چیست؟ گفت: نیک بخت آن که خورد و کـِـشت و بدبخت آن که مُرد و هِشت.
مکن نماز بر آن هیچکس که هیچ نکرد که عمر در سرِ تحصیلِ مال کرد و نخورد
معنی کلمات:
مال از بهر آسایش عمرست…: مال و ثروت برای راحتی و آسایش زندگی است نه اینکه سرمایه عمر برای جمع کردن مال.
هِشتن: رها کردن
معنی شعر:
برجنازه ی آن فرومایه، نماز میت مخوان که هیچ کار مفیدی غیر از جمع کردن مال در عمر خود انجام نداد.
خواندنی: باب اول گلستان سعدی در سیرت پادشاهان
نصیحت موسی (ع) به قارون
موسی علیه السّلام قارون را نصیحت کرد که اَحسِن کَما اَحسَنَ اللهُ اِلَیکَ؛ نشنید و عاقبتش شنیدی.
1-آن کس که به دینار و درم خیر نیندوخت
سر عاقبت اندر سرِ دینار و درم کرد
2- خواهی که ممتّع شوی از دنیی و عقبی
با خلق کَرَم کن چو خدا با تو کَرَم کرد
عرب گوید: جُد وَ لا تَمَنُن لِاَنَّ الفائدَهَ اِلَیکَ عائِدَهَ، یعنی ببخش و منّت منه که نفعِ آن به تو باز گردد.
3- درختِ کَرَم هر کجا بیخ کرد
گذشت از فلک، شاخ و بالایِ او
4- گر امیدواری کز و بر خوری
به منّت منه ارّه بر پایِ او
5- شکرِ خدای کن که موفّق شدی به خیر
ز انعام و فضلِ او نه معطّل گذاشتت
6- منّت منه که خدمتِ سلطان همی کنی
منّت شناس از او، که به خدمت بداشتت
معنی کلمه ها:
موسی: پیامبر بنی اسراییل
علیه السّلام: بر او درود باد
قارون: مردی ثروتمند و مشهور از قوم بنی اسرائیل که با حضرت موسی (ع) مخالف بود با نفرین این پیامبر، خداوند زلزله ای پدید آورد که قارون و گنجش در زیر خاک مدفون شدند.
اَحسِن کَما اَحسَنَ اللهُ اِلَیک: بخشی از آیه ی 77 سوره ی قصص: نیکی کن، چنانکه خدا به تو نیکی کرد.
معنی بیت ها:
بیت1- کسی که با دینار و درهم و مال خود خیر و ثوابی برای خویش ذخیره نکرد در حقیقت زندگی خود را در جمع کردن آن مال ، فنا کرده است.
بیت2- اگر می خواهی از خیر دو جهان بهره مند شوی در برابر خلق خدا ببخشنده باش همانطورکه خدا به تو کرم کرد.
بیت 3- هر کجا درخت بخشندگی ریشه کرد و پا گرفت شاخ و برگ آن تا آسمان رسید.
بیت 4- اگر امید داری که از میوه ی درخت کرم برخوردار شوی با بد رفتاری آن درخت را قطع نکن.
بیت 5- سپاسگزار خداوند باش که در انجام کار خیر توفیق داد و به دلیل فضل و بخشش الهی، انسانی بی حاصل و بی خیر، نشدی.
بیت 6- اگر به خلق خدمت می کنی منّت نگذار که حقیقت خداوند به تو فرصت خدمت داد باید سپاسگزار و قدردان وی باشی که توانستی خیری برای خویش ذخیره کنی.
دو کس رنج بیهوده بردند
دو کس رنجِ بیهوده بردند و سعیِ بی فایده کردند: یکی آن که اندوخت و نخورد، و دیگر آن که آموخت و نکرد.
علم چندان که بیشتر خوانی چون عمل در تو نیست نادانی نه محقّق بوَد نه دانشمند چار پایی بر او کتابی چند آن تهی مغز را چه علم و خبر که بر او هیزم است یا دفتر
معنی کلمه:
چندان که: هر چقدر که
معنی شعر:
عالِمِ بی عمل و بی خرد، محقق و دانشمند نیست. بلکه نادان و چهار پایی است که چند کتاب را حمل می کند.
عالِم ناپرهیزگار
عالمِ ناپرهیزگار کورِ مشعله دارست، یُهدی بِهِ و هُوَ لا یَهتَدی.
بی فایده هر که عمر در باخت
چیزی نخرید و زر بینداخت
معنی کلمه ها:
عالمِ ناپرهیزگار: دانشمند گناه کار
کورِ مشعله دارست: کوری که چراغ در دست دارد.
یُهدی بِهِ و هُوَ لا یَهتَدی: به وسیله ی او دیگران هدایت می شوند و او خود هدایت نمی شود.
معنی بیت:
هر کس عمر خود را به بیهوگی تلف کند مانند آن است که سکه ی طلای خویش را دور انداخته باشد.
مُلک و خردمندان، دین و پرهیزکاران
مُلک از خردمندان جمال گیرد و دین از پرهیزگاران کمال یابد. پادشاهان به نصیحت خردمندان از آن محتاج ترند که خردمندان به قربتِ پادشاهان.
پندی اگر بشنوی ای پادشاه در همه عالم بِه از این پند نیست جز به خردمند مفرما عمل گر چه عمل کارِ خردمند نیست
معنی کلمات:
مُلک: سلطنت، فرمانروایی
قربت: نزدیکی
عمل: کار دیوانی
معنی شعر:
کار دیوانی و مملکت را به خردمندان بسپار؛ هر چند آنان، تن به این کار نمی دهند.
ببینید: باب دوم گلستان سعدی در اخلاق درویشان
رحم آوردن بر بدان
رحم آوردن بر بدان ستم است بر نیکان و عفو کردن از ظالمان جورست بر درویشان.
خبیث را چو تعهد کنی و بنوازی
به دولتِ گنه می کند به انبازی
معنی کلمه ها:
رحم آوردن بر بدان ستم است بر نیکان: مثال همانند از سخنِ امام علی: نیکی کننده و بدی کننده نباید در نزد تو همسان باشند زیرا سبب دلسردی نیکی کننده و گستاخی بدی کننده خواهد شد.
عفو کردن از ظالمان جورست بر درویشان: بخشیدن ستمگران، نیز ظلمی است در حق بینوایان.
معنی بیت:
اگر فرومایه را مورد لطف قرار دهی وی به دلگرمی و پشتیبانی تو مرتکب گناه می شود و تو در آن گناه شریک او هستی. سعدی این مضمون را در بوستان چنین بیان کرده است:
کسی با بَدان نِکویی چون کند؟
بَدان را تحمّل بَد افزون کند
ببینید: باب سوم گلستان سعدی در فضیلت قناعت
راز نگفتن با دیگران
هر آن سِرّی که داری با دوست در میان مَنِه، چه دانی وقتی دشمن گردد؛ و هر بدی که توانی به دشمن مرسان؛ که باشد که وقتی دوست گردد.
رازی که پنهان خواهی با کس در میان مَنِه و گرچه دوستِ مُخلِص باشد که مر آن دوست را نیز دوستانِ مخلص باشد همچنین مسلسل.
خامشی بِه که ضمیرِ دلِ خویش با کسی گفتن و گفتن که مگو ای سلیم، آب ز سرچشمه ببند که چو پُر شد نتوان بستن جوی
سخنی در نهان نباید گفت
که برِ انجمن نشاید گفت
معنی کلمات:
مخلص: صمیمی، با اخلاص
مر: «م» حرفی است که در قدیم بیشتر بر سر مفعول می آمد و معنی تاکید را می رساند.
همچنین: نیز، هم
مسلسل: یکی پس از دیگری، به هم پیوسته
سلیم: ساده دل
برِ انجمن: در میان جمع
ببینید: باب چهارم گلستان سعدی در فواید خاموشی
دوستی نمودن دشمن ضعیف
دشمنی ضعیف که در طاعت آید و دوستی نماید مقصودِ وی جز این نیست که دشمنی قوی گردد و گفته اند که: بر دوستیِ دوستان اعتماد نیست تا به تملقِ دشمنان چه رسد؛ و هر که دشمنِ کوچک را حقیر می شمارد بدان ماند که آتشِ اندک را مُهمَل می گذارد.
1- امروز بکُش چو می توان کُشت
کآتش چو بلند شد جهان سوخت
2- مگذار که زه کند کمان را
دشمن که به تیر می توان دوخت
معنی:
دشمن ضعیف که در طاعت آید و دوستی نماید: دشمن ضعیف که تسلیم است و اظهار دوستی می کند…
به تملقِ دشمنان چه رسد: به دوستی دوستان نتوان اعتماد کرد چه رسد به چاپلوسی دشمنان اعتمادکردن.
آتشِ اندک را مُهمَل گذاشتن: به آتش کم بی توجهی کردن.
زه کردن کمان: آماده ی تیر انداختن
به تیر می توان دوخت: با تیر می توان زد
معنی بیت ها:
بیت1- امروز که دشمن ناتوان است او را بکُش، زیرا فردا که قوی شد کار دشوار می شود چنانکه آتش کم اگر مجال یابد جهانی را می سوزاند.
بیت2- نگذار که دشمن آماده تیر اندازی شود در حالی که می توان با تیر او را زد.
دریافت فایل کامل باب هشتم
شما می توانید برای مطالعه کامل باب هشتم گلستان سعدی پس از پرداخت مبلغ به صورت کارت به کارت و پُر کردن فرم زیر، فایل مورد نظر را از طریق ایمیل دریافت کنید.
عزیزان خارج از کشور پایین صفحه را ببینید.
به دلیل طولانی بودن این باب ما آن را به بخش های زیر تقسیم کردیم:
بخش اول – کد مقاله 81
- سخن گفتن در میان دشمن
- صلح با دشمن
- تردید در کارها
- رحمت بر عجز دشمن
- کشتن بدکار
- نصیحت دشمن
- خشم بیش از حد
- دو کس دشمن ملک و دینند
- زیان خشم پادشاه
- بدخوی و دشمن او
- تفرقه در سپاه دشمن است.
بخش دوم – کد مقاله 82
- آخرین حیله دشمن
- سرِ مار به دست دشمن بکوب
- خبر دلازار
- آگاهاندن پادشاه از خیانت کسان
- نصیحت خودرای
- فریب دشمن
- فایده ی عیب گرفتن بر متکلّم
- همه کس را عقل خود بکمال نماید
- حریص و قانع
- نکویی کردن درحال توانایی
- هرچه زودتر برآید دیر نپاید
- کارها به صبر آید
- نادان را بِه از خاموشی نیست
- جدل کردن با داناتر از خود
- مردمان را عیب نهانی پیدا مکن
- علم و عمل.
بخش سوم – کد مقاله 83
بخش چهارم – کد مقاله 84
بخش پنجم – کد مقاله 85
قیمت هر مقاله: 10 هزار تومان
شماره کارت: 6280231425253613 به نام لاله مهری یاری، بانک مسکن
خواندنی: باب پنجم گلستان در عشق و جوانی
دریافت فایل کامل برای عزیزان خارج از کشور
عزیزان خارج از کشور می توانید فایل های کامل را پس از پرداخت از طریق PayPal و پر کردن فرم زیر بصورت ایمیل دریافت کنید.
باب هشتم را به پنج بخش تقسیم کرده ایم:
Part 1- Article Number: 81
Part 2- Article Number: 82
Part 3- Article Number: 83
Part 4- Article Number: 84
Part 5- Article Number: 85
Price Per Article: 2.50 USD
Email: nmehryari@icloud.com
در صورت داشتن هرگونه سئوال می توانید به آدرس: support@poopaktravel.com ایمیل ارسال کنید.
خواندنی: باب هفتم گلستان در تاثیر تربیت
باز نشر مطالب سایت پوپک تراول تنها با ذکر نام سایت /https://poopaktravel.com مجاز می باشد.
نویسنده این مطلب: باب هشتم گلستان سعدی
خانم هما آقاجعفری، کارشناس ارشد ادبیات فارسی
منابع: باب هشتم گلستان سعدی
1-کتاب گلستان سعدی به تصحیح و توضیح استاد غلامحسین یوسفی
2-لغت نامه دهخدا