منوی دسته بندی

گلچینی از حکایت های گلستان سعدی به زبان ساده

بـه چه کار آیدت ز گـل طبقـی؟

از گـلـسـتان مـن ببـر ورقـی

گل همین پنج روز و شش باشد

وین گلستان همیشه خوش باشد

مقدمه

کتاب گلستان شیخ اجل سعدی شیرازی، شاعر و نویسنده نامدار ایرانی، یکی از مشهورترین و تأثیرگذارترین شاهکارهای ادب پارسی می باشد، که قرنهاست مورد پسند و توجه افراد مختلف قرار گرفته است. گلستان سعدی در کشورهای فارسی زبان و برخی کشورهای اسلامی، جزء کتاب های درسی قرار گرفته و به بسیاری از زبانهای دنیا ترجمه شده است.
سعدی کتاب گلستان را در سال 656 ه.ق نوشت و این کتاب دارای نثری آهنگین و آمیخته به نظم و نیز بیانی ساده و روان است. این کتاب شامل هشت باب است:

«سیرت پادشاهان»، «اخلاق درویشان»، «فضیلت قناعت»، «فواید خاموشی»، «عشق و جوانی»، «ضعف و پیری»، «تاثیر تربیت» و باب هشتم «آداب صحبت». هر باب دارای حکایات اغلب کوتاه و گاه بلند با بیانی شیرین است و گاه در برخی از این داستانها خاطرات، تجارب ارزشمند سفرهای سی ساله خویش را بیان میکند که بر جذابیت آن می افزاید.

باب اول در «سیرت پادشاهان»

حکایت اول: «پادشاه و مرد اسیر و سخن وزیران»

پادشاهی را شنیدم که به کشتنِ اسیری اشارت کرد. بیچاره در حالتِ نومیدی به زبانی که داشت مَلِک را دشنام دادن گرفت و سَقَط گفتن که گفته اند : هر که دست از جان بشوید هر چه در دل دارد، بگوید.

اِذا یَئِسَ الاِنسانُ طالَ لِسانُهُ

کَسِنَّورِ مَغلُوبٍ یصُولُ عَلَی الکَلبِ

وقت ضرورت چو نمانَد گریز

دست بگیرد سر شمشیرِ تیز

مَلِک پرسید که چه می گوید؟ یکی از وزرای نیک محضر گفت: ای خداوندِ جهان همی گوید: والکاظِمینَ الغَیظَ وَ العافینَ عَنِ النّاسِ (کسانی که خشم خود فرو می برند و از مردم درمی گذرند). مَلِک را رحمت در دل آمد و از سرِ خون او در گذشت.

وزیر دیگر که ضدِ او بود گفت: ابنای جنسِ ما را نشاید در حضرتِ پادشاهان جز به راستی سخن گفتن. این مَلِک را دشنام داد و سَقَط گفت. ملک روی از این سخن در هم کشید و گفت: مرا آن دروغ پسندیده تر آمد از این راست که تو گفتی که روی آن در مصلحتی بود و بنایِ این بر خُبثی. و خردمندان گفته اند: دروغ مصلحت آمیز بِه از راستی فتنه انگیز.

هر که شاه آن کند که او گوید

حیف باشد که جز نکو گوید

بر طاق ایوانِ فریدون نوشته بود:

جهان ای برادر نمانَد به کس

دل اندر جهان آفرین بند و بس

مکن تکیه بر مُلکِ دنیا و پشت

که بسیار کس چون تو پرورد و کُشت

چو آهنگِ رفتن کند جانِ پاک

چه بر تخت مردن، چه بر رویِ خاک

معنی کلمات و شعر

اشارت کردن: فرمان دادن
گرفت: آغاز کرد
سَقَط گفتن: دشنام دادن
دست از جان شستن: آماده ی مرگ شدن
اِذا یَئِسَ الاِنسانُ طالَ لِسانُهُ…: هر گاه انسان نا امید شود زبان درازی می کند.
نیک محضر: خوش معاشرت
خداوندِ جهان: پادشاه بزرگ
طاق ایوانِ: گنبد کاخ
فریدون: از شخصیت های مشهور داستانی شاهنامه فردوسی
جهان آفرین: آفرننده ی جهان، خداوند
مُلکِ: فرمانروایی، پادشاهی
پشت کردن: تکیه کردن
آهنگِ: قصد

معنی بیت اول: هرگاه پادشاه سخن کسی را گوش کند و به کار بندد حیف است که آن شخص سخنی جز حرف نیکو و خیرخواهی بگوید.

حکایت دوم: «به خواب دیدن یکی از ملوک خراسان محمود سبکتگین را»

یکی از مُلوکِ خراسان محمودِ سَبُکتَکین را به خواب چنان دید که جمله وجود او ریخته بود و خاک شده، مگر چشمانِ او که همچنان در چشمخانه می گردید و نظر می کرد. سایرِ حکما از تأویل آن فرو ماندند مگر درویشی که بجای آورد و گفت: هنوز نگران است که مُلکش با دِگَران است.

بس نامور به زیرِ زمین دفن کرده اند
کز هستیش به روی زمین بر، نشان نمامد

******
وان پیر لاشه را که سپردند زیرِ خاک
خاکش چنان بخورد کز او استخوان نماند

******
زنده ست نامِ فرخِ نوشیروان به خیر
گرچه بسی گذشت و نوشیروان نماند

******
خیری کن ای فلان و غنیمت شمار عمر
زان پیشتر که بانگ برآید که فلان نماند

معنی کلمات

مُلوک: پادشاه
محمودِ سَبُکتَکین: سلطان محمود غزنوی پسر سبکتکین (421-389)
چشمخانه: کاسه چشم
سایر حکما: همه ی دانایان
تاویل: گزارش و تاویل خواب
بجای آورد: فهمید
نامور: نامدار
به روی زمین بر: بر روی زمین
پیر لاشه: جسد پیر
فرخ: خجسته، مبارک
نوشیروان: انوشیروان، جاوید روان، لقب خسرو اول پادشاه ساسانی

«سرهنگ زاده هوشمند و حسد همکاران»

سرهنگ زاده ای را در سرای اِغلَمِش دیدم که عقل و کیاست و فهم و فراستی، زاید الوصف داشت، هم از عهد خردی آثار بزرگی در ناصیه او پیدا.

بالای سرش ز هوشمندی                                  
می تافت ستاره ی بلندی

فی الجمله مقبول نظر سلطان آمد که جمال صورت و معنی داشت. و حکما گفته اند: توانگری به هنر است نه به مال، و بزرگی به عقل است نه به سال. ابنای جنس او بر منصب او حسد بردند و به خیانتی متهم کردند. و در کشتن او سعی بی فایده نمودند: دشمن چه زند چو مهربان باشد دوست؟
ملک پرسید که موجب خصمی اینان در حق تو چیست؟ گفت: در سایه دولت خداوندی دام ظله، همگنان را راضی کردم مگر حسود را که راضی نمی شود الا به زوال نعمت من. و اقبال و دولت خداوند باد!

توانم آنکه نیازارم اندرون کسی                               
حسود را چه کنم کو ز خود به رنج درست؟

بمیر تا برهی، ای حسود، کاین رنجی است               
که از مشقت آن جز به مرگ نتوان رست

معنی شعر:

حسود حتی اگر مورد آزار کسی قرار نگیرد، از صفت ناپسندی که دارد در رنج است و تنها راه رهایی وی مرگ است.

معنی کلمات:

1- فراست: تیزهوشی
2- زاید الوصف: بیش از حد بیان
3- ناصیه: پیشانی
4- فی الجمله مقبول نظر سلطان آمد: خلاصه آنکه در نظر سلطان موردپسند واقع شد.
5- صورت و معنی: ظاهر و باطن
6- ابنای جنس: همکاران، همپایگان
7- در سایه دولت خداوندی دام ظله: سایه اش مستدام باد
8- اقبال و دولت خداوند باد: بخت و سلطنت پادشاه پایدار باد.

گلچینی از حکایت های سعدی

دریافت فایل کامل باب اول گلستان سعدی

شما می توانید برای مطالعه حکایت های بیشتر این باب، پس از پرداخت مبلغ به صورت کارت به کارت و پر کردن فرم زیر، فایل کامل را از طریق ایمیل دریافت کنید.

کد مقاله کامل باب اول: 11

آنچه در این مقاله می خوانید شامل حکایات:

  • غلام عجمی در کشتی
  • هرمز و سبب در بند کردن وزیران پدر
  • مَلِک بیمار عرب و مژده گشایش قلعه
  • سعدی بر تربت یحیی (ع) و سخن او به مَلِک بی انصاف
  • دعای درویش در حق حجاج بن یوسف
  • پارسا و مَلِک بی انصاف
  • پادشاهی که لشکر را در سختی می داشت
  • انوشروان در شکارگاه

قیمت مقاله: 5 هزار تومان

شماره کارت: 6280231425253613 به نام لاله مهری یاری، بانک مسکن

دریافت فایل کامل برای عزیزان خارج از کشور

عزیزان خارج از کشور می توانید فایل های کامل را پس از پرداخت از طریق PayPal و پر کردن فرم زیر بصورت ایمیل دریافت کنید.

Article Number: 11

Price Per Article: 2.50 USD

Email: nmehryari@icloud.com

در صورت داشتن هرگونه سئوال می توانید به آدرس: support@poopaktravel.com ایمیل ارسال کنید.

گلستان سعدی با معنی

باز نشر مطالب سایت پوپک تراول تنها با ذکر نام سایت /https://poopaktravel.com مجاز می باشد.


نویسنده مقاله گلچینی از حکایت های سعدی: گلچینی از حکایت های

خانم هما آقاجعفری، کارشناس ارشد ادبیات فارسی

منبع: گلچینی از حکایت های

کتاب گلستان سعدی به تصحیح و توضیح استاد غلامحسین یوسفی

‫4 نظر

  • ممنون از مقاله خوبتون

  • نساء گفت:

    سلام وقتتون بخیر. من مقاله گلستان سعدی. باب اول در سیرت پادشاهان رو خریداری کردم اما برای ایمیلم ارسال نشده.

  • دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *