منوی دسته بندی

بهترین حکایات گلستان سعدی در باب اخلاق درویشان

بهترین حکایات باب دوم گلستان سعدی که در اخلاق درویشان نام دارد را به صورت گزیده آورده ایم. همچنین معنی شعر و کلمات دشوار را در آخر هر حکایت نوشته ایم تا برای خواننده عزیز، ساده باشد.

کتاب گلستان سعدی دارای نثری آهنگین و آمیخته به نظم است. شیخ اجل با زبانی ساده و بیانی شیوا آن را به رشته تحریر در آورده که شامل هشت باب است. باب ها عبارتند از:

«سیرت پادشاهان»، «اخلاق درویشان»، «فضیلت قناعت»، «فواید خاموشی»، «عشق و جوانی»، «ضعف و پیری»، «تاثیر تربیت» و باب هشتم در «آداب صحبت».

مطلب خواندنی: حکایات گلستان سعدی در هشت باب همراه با معنی

«اظهار نظر پارسایی»

یکی از بزرگان پارسایی را گفت: چه گویی در حق فلان عابد که دیگران در حق او به طعنه سخن ها گفته اند؟ گفت: بر ظاهرش عیب نمی بینم و در باطنش غیب نمی دانم.

هر که را جامه پارسا بینی                        
پارسا دان و نیک مرد انگار
ور ندانی که در نهادش چیست           
محتسب را درون خانه چه کار؟

معنی شعر:

چون از باطن کسی خبر ندارید و او را در ظاهر پاک می بینید به همان اکتفا کنید و در وی تجسس نکنید و مورد قضاوت ناروا، قرار ندهید.

معنی کلمات:

پارسا: پرهیزگار

عابد: زاهد ، پارسا

به طعنه: با سرزنش

جامه پارسا: در جامه پرهیزگاری

محتسب: «ماموری که کار او نظارت در اجرای احکام دین بود.»

«پارسایی که زخم پلنگ داشت»

پارسایی را دیدم بر کنار دریا که زخم پلنگ داشت و به هیچ دارو به نمی شد. مدت ها در آن رنجور بود و شکر خدای، عزّوجّل، علی الدّوام گفتی. پرسیدندش که شکر چه می گویی؟ گفت: شکر آن که به مصیبتی گرفتارم نه به معصیتی.

گر مرا زار به کشتن دهد آن یارعزیز                             
تا نگویی که در آن دم غم جانم باشد
گویم: از بنده ی مسکین چه گنه صادر شد                   
که دل آزرده شد از من؟ غم آنم باشد 

معنی شعر: بهترین حکایات گلستان سعدی

اگر خداوند مرا به سختی و خواری بکشد مبادا تو خیال کنی که اندوهگین خواهم شد. بلکه زمانی نگران خواهم شد که خداوند از گناه من آزرده شود.

معنی کلمات:

زخم پلنگ: جراحت بر اثر حمله پلنگ
رنجور: دردمند،بیمار
عزّوجّل: مرکب از دو فعل ماضی، که حالت صفت را پیدا کرده است یعنی عزیز (بی همتا و ارجمند) و بزرگ است.
علی الدّوام: پیوسته و دائم
گفتی: می گفت
مصیبتی: رنج، سختی، بلا
معصیتی: نافرمانی، گناه
زار به کشتن دهد: به خواری و سختی به کشتن دهد.
مسکین: بیچاره، بی چیز، درمانده، عاجز

«لقمان حکیم در کاروان»

کاروانی در زمین یونان بِزَدند و نعمت بی قیاس ببردند. بازرگانان گریه و زاری کردند و خدای و پیغمبر شفیع آوردند، سودی نداشت.

چو پیروز شد دزد تیره روان                    
چه غم دارد از گریه ی کاروان؟

لقمان حکیم در آن میان بود. یکی از کاروانیان گفتش: کلمه ای چند از موعظه و حکمت با اینان بگوی. مگر طرفی از مال ما دست بدارند که دریغ است چندین مال که ضایع شود. گفت: دریغ کلمه ی حکمت باشد با ایشان گفتن.

1-آهنی را  که  مورچانه  بخورد                      
نتوان برد از او به صیقل زنگ
2-با سیه دل چه سود گفتن وعظ؟                 
نـرود  مـیخ  آهـنین  در  سـنگ

[همانا که جرم از طرف ماست]:

3--به روزگار سلامت شکستگان دریاب              
کـه خـاطر مسکین بـلا بـگـردانـد
چو سائل از تو به زاری طلب کند چیزی               
بده و گرنه ستمگر به زور بستاند 

معنی شعر:

1- وقتی زنگار، آهن را خورد و ضایع کرد، با ماده زداینده نمی توان زنگ آن را از میان برد.
2- پند و اندرز گفتن برای کسی که بدذات است بی فایده است. چنانچه میخ آهنین هم در سنگ فرو نمی رود.
3- به هنگام تندرستی و آسودگی به دستگیری پریشان حالان بشتاب. زیرا رفع دلتنگی و دلجویی بیچارگان بلا را از تو دور می کند.

معنی کلمات:

بزدند: دزدی کردن، تاراج کردن.
نعمت بی قیاس: مال و ثروت بی شمار.
شفیع: شفاعت کننده.
تیره روان: تیره درون، بد ذات
لقمان حکیم: مردی دانا که بنا بر روایات اسلامی حبشی بود و در زمان حضرت داود می زیست.
موعظه: پند، اندرز
حکمت: دانش و دانایی
مگر: شاید که، امید که
طرفی: پاره ای از هر چیزی
دست بدارند: رها و صرف نظر کردن
دریغ: حیف
مورچانه: موریانه: زنگار آهن و فولاد
صیقل: جلا دهنده، زداینده
وعظ: پند و اندرز
همانا: به یقین، به طور قطع
سائل: گدا و حاجتمند

«گله سعدی پیش یکی از مشایخ»

گله کردم پیش یکی از مشایخ که فلان به فساد من گواهی داد ه است. گفت: به صلاحش خجل کن.

تو نیکو روش باش تا بد سگال               
به نـقـص تـو گـفتـن نیابـد مـجـال 
چو آهنگ بربـط بود مستقیـم                
کی از دست مطرب خورد گوشمال

معنی شعر:

1- تو رفتار و کردار درستی داشته باش تا بدخواه تو امکان آن را نیابد که در تو نقصی بجوید و بگوید.
2- وقتی آهنگ ساز بربط درست و خوش آوا باشد کی از دست نوازنده گوشمالی (کنایه از پیچاندن گوشه های ساز برای کوک کردن آن) می بیند؟

معنی کلمات: بهترین حکایات گلستان سعدی

مشایخ: جمع مشیخه. مشیخه جمع شیخ است.
به صلاحش خجل کن: او را با نیکو کاری و رفتار نیک خویش شرمنده ساز.
بدسگال: بداندیش، بدخواه، دشمن

«زورآزمای کم طاقت»

یکی از صاحبدلان، زورآزمایی را دید به هم برآمده و در خشم شده و کف بر دماغ آورده. گفت: این را چه شده است؟ گفتند: فلان دشنامش داد. گفت: این فرومایه هزار مَن سنگ بر می دارد و طاقت سُخنی نمی آرد!

لاف سـرپنجـگی و دعوی مـردی بگذار                    
عاجز نفس فـرومـایه، چـه مـردی، چه زنـی
گرت از دست بر آید دهنی شیرین کن                   
مردی آن نیست که مشتی بزنی بر دهنی

اگـر خود بـر درد پیشانی پیـل                             
نه مردست آن که در وی مردمی نیست
بنی آدم سرشت از خاک دارد                             
اگـر خـاکـی نبــاشــد،  آدمـی  نــیــســت

معنی بیت آخر شعر: بهترین حکایات گلستان سعدی

فرزندان آدم از خاک آفریده شده اند، اگر فروتن نباشند آدمی زاده به شمار نمی آیند. خاکی: منسوب به خاک، فروتن.

معنی کلمات:

صاحبدل: دل آگاه، عارف
زورآزمایی: پهلوانی
به هم برآمده: برآشفته، خشمگین
کف بر دماغ آورده: نمودار شدت خشم.
سرپنجگی: زورمندی
دعوی مردی: ادعای جوانمردی
عاجز نفس …: آن که در برابر نفس پست خویش ناتوان و زبون است، چه مردی باشد و چه زنی، برابر است.
پیل: فیل
مردمی: انسانیت

«عالَم درویشان»

پادشاهی به چشم حقارت در طایفه ی درویشان نظر کرد. یکی از آن میان به فراست دریافت. و گفت: ای ملک ما در این دنیا به جیش از تو کمتریم و به عیش خوشتر و به مرگ برابر و در قیامت بهتر انشاء الله.

اگـــر کـــشــور خــدای کـــامــــران اســت            
وگـر درویـش حـاجـتـمـنـد نان است
در آن ساعت که خواهند این و آن مرد           
نخواهند از جهان بیش از کفن برد
چو رخت از مملکـت بـربسـت خـواهـی           
گـدایـی بـهـتــرسـت از پـادشــاهـی

ظاهر حال درویشان جامه ی ژنده است و موی سترده و حقیقت آن دل زنده و نفس مرده.

1-نه آن که بر در دعوی نشیند از خلقی                
وگر خلاف کنندش، بـه جـنـگ بـرخـیـزد
2-اگـر ز کـوه فـرو غـلـطـد آسـیـا سـنـگی                
نه عارف است که از راه سنگ برخیزد

معنی شعر:

1- درویش آن نیست که از مردم کناره گیری کند و دکان ادعا بگشاید و اگر برخلاف رای او سخنی گویندبه ستیزه جویی پردازد.
2- اگر از کوهسار سنگ آسیایی فرو غلطد، عارف آن نیست که از گذرگاه سنگ برخیزد و به کنار رود. مقصود لزوم تسلیم و رضاست.

طریق درویشان ذکرست و شکر و خدمت و طاعت و ایثار و قناعت و توحید و توکل و تسلیم و تحمل. هر که بدین صفت ها موصوف است به حقیقت درویش است اگرچه در قباست. اما هرزه گردی بی نماز، هواپرست، هوسباز که روزها به شب آرد در بند شهوت و شب ها روز کند در خواب غفلت و بخورد هر چه در میان آید و بگوید هر چه بر زبان آید، رندست اگر چه در عباست.

ای درونـت بـرهـنـه از تـقـوی                
از برون جامـه ی ریا داری

پرده ی هفت رنگ در مگذار                
تو که در خانه بوریا داری

معنی کلمات: بهترین حکایات گلستان سعدی

فراست: زیرکی
جیش: لشکر، سپاه
عیش: زندگی
انشاء الله: اگر خدا بخواهد
کشور خدای: فرمانروای کشور
رخت از… بربست خواهی: بر بستن رخت کنایه از سفر کردن و مردن
مملکت: پادشاهی
ژنده: پاره، کهنه جامه ژنده: خرقه درویشان
دل زنده و نفس مرده: دل روشن و نفس سرکش را مغلوب کرده.
ذکر: منظور یاد کردن خداست
طاعت: اطاعت و بندگی
ایثار: عطا کردن، دیگری را بر خویش ترجیح دادن.
توکل: اعتماد کردن و کار خود را به خدا حواله کردن.
تسلیم: گردن نهادن به خواست و قضای خدا.
بی نماز: آن که نماز نمی گزارد.
هواپرست: دوستدار هوس
هر چه در میان آید: هر چه به دست آید صرفتظر از حلال و حرام آن.
بوریا: حصیر

دریافت فایل کامل باب اخلاق درویشان

شما می توانید برای مطالعه کامل باب دوم گلستان سعدی پس از پرداخت مبلغ به صورت کارت به کارت و پُر کردن فرم زیر، فایل مورد نظر را از طریق ایمیل دریافت کنید.

بخش اول- کد مقاله: 21

  • نیایش درویشی بر آستان کعبه
  • عبدالقادر گیلانی در حرم کعبه
  • دزد در خانه ی پارسا
  • دزد در جمع درویشان

بخش دوم- کد مقاله: 22

  • زاهدی، مهمان پادشاه
  • گفتگوی سعدی با پدر
  • سخن بزرگی که او را می ستودند
  • احوال یکی از صُلَحای لبنان

بخش سوم- کد مقاله: 23

  • وعظ سعدی در جامع بَعَلبَک
  • شبی در بیابان مکه
  • پارسایی که زخم پلنگ داشت
  • درویش و دزدی گلیم
  • پادشاه و پارسا
  • به خواب دیدن صالحی پادشاهی را در بهشت

بخش چهارم – کد مقاله: 24

  • پیاده ای سر و پا برهنه در کاروان حجاز
  • دارو خوردنِ عابد
  • لقمان حکیم در کاروان
  • حدیث سعدی و مطرب ناخوش آواز

بخش پنجم – کد مقاله: 25

  • ادب آموختن لقمان از بی ادبان
  • عابد بسیار خوار
  • گمراهی که هدایت یافت و سخن بدگویان
  • گِله ی سعدی پیش یکی از مشایخ
  • در حقیقت تصوّف
  • شوریده ای شبی در کاروان
  • با جماعتی جوانان در سفر حجاز

بخش ششم – کد مقاله: 26

  • درویشی در مقام پادشاهی
  • ابو هریره و دیدار هر روزه با مصطفی (ع)
  • یکی از بزرگان در حالتی بی اختیار
  • سعدی در بیابان قدس و اسیریِ قیدِ فرنگ

بخش هفتم – کد مقاله: 27

  • پرسش پادشاهی از اوقات عابدی
  • یکی از متعبّدان شام، در بیشه و در شهر
  • در جستجوی زاهدان راستین
  • نظر یکی از علما درباره نان وقف

قیمت هر مقاله: 5 هزار تومان

شماره کارت: 6280231425253613 به نام لاله مهری یاری، بانک مسکن

دریافت فایل کامل برای عزیزان خارج از کشور

عزیزان خارج از کشور می توانید فایل های کامل را پس از پرداخت از طریق PayPal و پر کردن فرم زیر بصورت ایمیل دریافت کنید.

Part 1- Article Number: 21

Part 2- Article Number: 22

Part 3- Article Number: 23

Part 4- Article Number: 24

Part 5- Article Number: 25

Price Per Article: 2.50 USD

Email: nmehryari@icloud.com

در صورت داشتن هرگونه سئوال می توانید به آدرس: support@poopaktravel.com ایمیل ارسال کنید.

باز نشر مطالب سایت پوپک تراول تنها با ذکر نام سایت /https://poopaktravel.com مجاز می باشد.


نویسنده این مطلب: بهترین حکایات گلستان سعدی

خانم هما آقا جعفری، کارشناس ارشد ادبیات فارسی

منبع: بهترین حکایات گلستان سعدی

کتاب گلستان سعدی به تصحیح و توضیح استاد غلامحسین یوسفی

‫2 نظر

  • ناشناس گفت:

    سلام واحترام
    چقدر عالی اموزش دادین و معنی کردین چطور میتونم به کل کتاب دسترسی داشته باشم چون در اینجا فقط بعضی از حکایت هارو معنی کرده بسیار مشتاقم که کل کتاب رو به این شکل که همراه با معنی هست رو به فرزندانم اموزش بدهم

    • laleh گفت:

      با سلام به شما و تشکر از توجه شما،

      منبع نوشته ما کتاب گلستان سعدی به تصحیح و توضیح استاد غلامحسین یوسفی است. این کتاب باارزش بهترین منبع برای آشنایی با گلستان سعدی است. بدلیل محدودیت ما چندین حکایت را گلچین کرده ایم. اما شما مخاطب علاقمند می توانید کتاب را از کتابخانه ها امانت بگیرید یا خریداری کنید. موفق باشید.

  • دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *