مانی و آیین مانویت
مانی و آیین مانویت: برای دانستن در مورد دین و آیین مانویت بهتر است ابتدا به زندگی و سرگذشت مانی بپردازیم:
مانی که بود؟
نام پدر مانی را «فاتک» یا «فتق بن ابو برزام» و مادر وی را به نام های مختلف «میس»، «اوتاخیم» و «مریم» آورده اند. زادگاه و اصلیت پدر مانی، شهر همدان بوده و پدر و مادر هر دو از شاهزادگان سلسله اشکانی بوده اند. زمانی پیش از تولد مانی پدرش همدان را ترک، و سرزمین بابل را برای سکونت انتخاب می کند.
تولد مانی
نام اصلی مانی «فورنیقوس بن فاتن» بوده و معنی مانی را «بمان» آورده اند. تاریخ تولد مانی را در سالهای بین 217-216 میلادی ذکر کرده اند. ابوریحان بیرونی محل تولد وی را در روستایی به نام «مردینو» در سرزمین بابل دانسته است.
برای خواندن درباره آثار مانی و کتاب ها و نوشته ها کلیک کنید.
دین مانی در کودکی
پدر مانی در بابل پس از آشنایی با فرقه ای به نام مغتسله یا ماندایی، آیین آنها را پذیرفت و مانی نیز از این مذهب تبعیت کرد.
چگونگی پیدایش آیین مانوی
گفته شده در سن 12 سالگی، فرشته ای با نام «توم» که حامل وحی بود، بر مانی نازل شد. محتوای وحی در کتاب الفهرست ابن ندیم چنین آمده:
«این جماعت را فراموش کن، تو از پیروان آن نیستی، راهنمایی به اصول اخلاق، پرهیز از شهوات اینها وظایف تو است. اما به خاطر نوجوانی تو، هنوز وقت آن نرسیده که آشکارا قیام کنی.»
پس از آن، مانی به طور جدی به تحقیق و مطالعه درباره ادیان و مذاهب گوناگون پرداخت و با اصول عقاید ادیان و مذاهب مختلف آن زمان آشنا شد. زمانی که مانی در سن 24 سالگی به رشد عقلی رسید، فرشته «توم» بار دیگر بر وی نازل شد. به او دستور داد آیین جدید خود را آشکار کند و آن را نشر دهد. مانی در آغاز کار طبق وظیفه ای که از وی درخواست شده بود، خانواده خود را به آیین خویش فرا خواند. آنان به عنوان نخستین پیروان، به آیین مانویت درآمدند.
محققان در پژوهش های اولیه خویش به این نتیجه رسیده بودند که مانی اساس مکتب خود را برمبنای دین زرتشت بنا نهاده است. ولی با تحقیقات بیشتر دریافتند که اساس مانویت را دین مسیح (ع) تشکیل می دهد و از اعتقادات دین زرتشت، بودائی و … هم بهره گرفته است.
به اعتقاد پژوهشگر گرامی سید حسن تقی زاده:
«هیئت، مجموعه تعلیمات مانوی معجونی است از ترکیب (syncretism) مسیحیت، «گنوسی» سوریه و بین النهرین، عقاید زرتشتی و غیر زرتشتی».
ابوریحان بیرونی دانشمند بزرگ ایرانی، در کتاب آثار الباقیه خود، اعتقادات مانویان را عجیب و غریب، پیچیده، هذیان و سفه نامیده است.
برای دیدن مقاله جنبش بابک خرم دین و پیروانش کلیک کنید.
اعتقادات، باورها و آداب مانی و پیروان مانویت
اساس دین مانی را نور و ظلمت یا خیر و شر تشکیل می دهد. در قلمرو نور و خیر، صلح و آرامش و همه نیکی ها جریان دارد و پدر عظمت بر آن حاکم است. در قلمرو ظلمت و تاریکی، شر و پلیدی وجود دارد و اهریمن در آن قلمرو حکم می راند. در تعارض بین نور و ظلمت و خیر و شر، پدر عظمت، اهریمن پلید را شکست می دهد. سپس پدر عظمت جهان آفرینش را خلق می کند.
در آیین مانویت، وجود آدمی از من خدایی و من اهریمنی یا دو عنصر خیر و شر تشکیل شده است. «گنوس» یا نور باطن موجب نجات انسان از اهریمن و بدی می شود.
در اعتقاد دین مانویت روح پاک و به دور از آلودگی بارها در اجساد مختلف دیگری به دنیا می آید و دوره ی سختی به نام « سنسارا» را می گذراند.
برای خواندن مقاله اسماعیلیه یا حشاشین که بودند کلیک کنید.
مانویان چه کسانی بودند و چه ویژگی هایی داشتند؟
پیروان مانی و مانویت را دو گروه راهب ها و پیروان عادی تشکیل می دادند. نام گروه راهب ها را برگزیدگان یا متقّین می گفتند، و گروه دوم را «نغوشکان» یا مستمعین میگفتند. راهب ها در حقیقت امور اصلی و دشوار دینی و به جای آوردن عبادت ها و واجبات دینی چون نماز و روزه، را بر عهده داشتند. آنها از تشکیل خانواده و داشتن حرفه، محروم بودند. آنها می بایست از خوردن گوشت و آزار رساندن به جانوران و نباتات، پرهیز کنند. در حالیکه نغوشکان، در انجام بسیاری از امور آزاد بودند و وظیفه اصلی آنها، خدمت وحمایت از برگزیدگان بود.
برای خواندن مقاله خرم دینان و مزدکیان که بودند کلیک کنید.
چگونگی نشر آیین مانویت
در کتاب مانی به نام «کفالایا» که به زبان قبطی نوشته شده، چگونگی آغاز نشر آیین مانویت، چنین آمده است:
در زمان حکومت اردشیر ساسانی، مانی به منظور نشر آیین مانویت خود، به کشور هندوستان رفت. وی در طی یک سال اقامت خود، توانست آیین مانویت را به شکل گسترده ای در هندوستان نشر دهد. آنگاه گروهی از پیروان خود را برای نشر آیین مانویت برگزید.
مانویان ایران در دوره ساسانیان
پس از مرگ اردشیر، جانشین وی، شاهپور اول ساسانی، مانی را به نزد خویش فراخواند. مانی به پیشگاه پادشاه رفت و توانست پادشاه را راضی به پذیرش آیین خویش کند. طبق نوشته های به جای مانده به زبان قبطی مانوی، مانی سال های زیادی را در کنار و معیت شاه به سر برد و در این مدت با حمایت شاپور، فعالیت های فراوانی در جهت گسترش آیین مانویت، در سرزمین های دور دست و خارج از ایران کرد.
شاهپور با وجود نظر مساعد و حمایت از مانی، دین وی را به عنوان، دین رسمی نپذیرفت و در سال 273 میلادی از دنیا رفت. پس از او پسرش هرمز اول، جانشین پدر شد و به شیوه پدر روش مسالمت آمیزی با مانی و پیروانش در پیش گرفت، ولی پس از یک سال چشم بر جهان فرو بست. آنگاه برادرش جانشین هرمز اول شد و از این زمان دوران سخت مانویان آغاز شد.
برای خواندن مقاله حسن صباح که بود کلیک کنید.
کشته شدن مانی
روحانیان و موبدان زرتشتی که در زمان ساسانیان مقام و منصب والایی در دربارها داشتند و مخالف آیین مانی بودند با دسیسه های خود، در پی نابودی مانی و دین جدید او بر آمدند.
مانی از این توطئه باخبر شد و راه سفر در پیش گرفت. ولی در حین سفر، توسط ماموران پادشاه دستگیر و محکوم به حبس ابد شد. او در سال 276 یا 277 میلادی در اثر شکنجه در زندان در گذشت. این وقایع را یکی از یارانش به نام «نوح زاد» که شاهد همه این وقایع بوده، نوشته و در یک اثر پارتی، به دست آمده است.
سرنوشت مانویان ایران پس از مانی
جانشینان و پیروان مانی پس از مرگ او، مورد آزار فراوانی قرار گرفتند و ناچار ایران را ترک کردند. آنها به نواحی شرقی و ترکستان چین گریختند.
برای خواندن درباره سفرنامه ناصر خسرو و سرنوشت او در فرقه اسماعیلیه کلیک کنید.
مانویان و امپراطوری روم
در سال 297 میلادی یکی از امپراطوران روم دستور داد پیشوایان مانی را به قتل برسانند. همچنین پیروانش را پس از مصادره اموالشان تبعید کنند و کتاب ها و آثار به جای مانده را معدوم کنند. مخالفت و آزار مانویان در ایران در دوره های بعد همچنان ادامه داشت.
مانویان و خلافت عباسی
در زمان خلافت عباسیان، برخی از خلفا چون المهدی و المقتدر با شدت و خشونت بیشتری با پیروان مانی برخورد کردند. به همین دلیل تعداد زیادی از مانویان به قسمت های شرقی چون خراسان گریختند و مانویان باقیمانده، مجبور به پنهان کردن دین خود شدند.
ابن ندیم درباره سرنوشت پیروان مانی چنین گفته است:«من در عصر معزالدوله (356-320 ه ق) در شهر بغداد سیصد تن از مانویان را می شناختم. اما در این زمان(385 -377) در بغداد پنج نفر مانوی پیدا نمی شود و مانویان خراسان خود را جاری نام نهاده و در روستاهای سمرقند، سغد و خاصه در نبونکث هستند.»
محدوده گسترش مکتب مانی و مانویت
کیش و آیین مانی در بخشی از دوره ساسانی و حمایت شاهپور اول ساسانی گسترش فراوان یافت و گروه زیادی از مردم به کیش وی گرویدند. تا جایی که از جانب شرقی تا ناحیه سغد، گسترش یافت. در قرن سوم هجری از غرب امپراطوری روم تا کشور مصر و از آنجا تا شمال آفریقا و اسپانیا در قاره اروپا طرفدارانی یافت.
بیشترین پیشرفت مانویت درقرن های 4 و 5 میلادی اتفاق افتاد. سپس به کشورهای عربستان و اردن و از جانب سوریه به آسیای صغیر یا ترکیه امروزی و از آنجا به کشورهای اروپایی یونان، ایتالیا و فرانسه رسید.
برای خواندن مقاله سفر از دیدگاه سعدی کلیک کنید.
مانویان در چین مانی و آیین مانویت
در کشور چین، پس از شکست چین از اعراب، برای مدتی جزء ادیان مجاز قرار گرفت. ولی در سال 732 میلادی، پس از فرمان امپراطور چین مبنی بر مردود شناختن آیین مانی و همچنین مخالفت پیروان بودا و کنفسیوس، به آیینی زیرزمینی تبدیل شد.
آیین مانویت در ترکستان چین، در قرن 8 میلادی که در تحت فرمانروایی ترک های ایغور بود رشد و گسترش بسیار یافت. سپس به عنوان دین رسمی پذیرفته شد. ولی پس از شکست ایغورها در قرن 9 میلادی، مانویان قدرت سیاسی خود را از دست دادند. ولی گویا تا قرن 12 میلادی کیش مانی پیروانی در آن نواحی داشته است.
باز نشر مطالب سایت پوپک تراول تنها با ذکر نام سایت /https://poopaktravel.com مجاز می باشد.
برای خواندن مقاله حکیم فردوسی، شاعر پارسی گوی خراسان کلیک کنید.
نویسنده مقاله: مانی و آیین مانویت
خانم هما آقا جعفری، کارشناس ارشد ادبیات فارسی